تعبیر شعر

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 2 اسفند 1394 12:58
    استعداد در تنهایى رشد مى کنه و شخصیت در رود زندگى
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 28 بهمن 1394 08:48
    به اندازه ى باور هاى هر کسى با اون حرف بزن بیشتر که بگى تو رو احمق فرض مى کنه
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 25 بهمن 1394 08:02
    اگه مختارى که بین حق به جانب بودن و مهربونى یکى رو انتخاب کنى، مهربونى رو انتخاب کن.
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 25 بهمن 1394 08:00
    روزت رو با نگاه کردن به آینه و گفتن (دوستت دارم) تموم کن این کارو ٣٠ روز انجام بده و ببین چه قدر تغییر کردى
  • وقت کسى رو دوست دارى... جمعه 23 بهمن 1394 16:53
    وقتى کسى رو دوست دارى، شادیش برات زیباترین منظره زیبا دنیا و ناراحتیش برات سنگین ترین غم دنیاست
  • گداى عشق جمعه 23 بهمن 1394 16:51
    هیچ وقت عشق رو گدایى نکن، معمولا چیز با ارزشى به گدا نمى دن
  • مَرَضِ عشق جمعه 23 بهمن 1394 16:47
    عشق تنها مرضیه که بیمار از اون لذت مى بره
  • سعادت جمعه 23 بهمن 1394 16:45
    در زندگى یک سعادت وجود داره، دوست داشتن و دوست داشته شدن
  • محتاج عشق جمعه 23 بهمن 1394 16:43
    عشق به عشق محتاجه، احتیاجى که آدما از اون لذت مى برن
  • زندگیش، زندگیمه! جمعه 23 بهمن 1394 16:42
    کسى که ٥٠ نفر رو دوست داره، ٥٠ غصه داره کسى که هیچ کس رو دوست نداره هیچ غصه اى نداره
  • دل شکستن جمعه 23 بهمن 1394 16:39
    شکستن دل کسى بهتر از بى تفاوت بودن نسبت به اونه
  • عشق واقعى یا تازه! جمعه 23 بهمن 1394 16:35
    عشق تازه مى گه دوستت دارم چون به تو نیاز دارم. اما عشق واقعى به تو مى گه به تو نیاز دارم چون دوستت دارم
  • عشق ضعیف جمعه 23 بهمن 1394 16:27
    وقتى عشق ضعیف باشه، خطاها بزرگ جلوه مى کنن
  • مراقبت هستم جمعه 23 بهمن 1394 16:23
    مراقب شادى توام همون طور که تو پاسبان شادى منى، در آرامش نیستم اگر در آرامش نباشى
  • شریک عشق جمعه 23 بهمن 1394 16:21
    عشق نه دادنیه و نه گرفتنى، عشق شریک شدنیه
  • عشق؛ متاسفم! جمعه 23 بهمن 1394 16:18
    عشق یعنى اینکه؛ هیچ وقت مجبور نشى بگى: متاسفم
  • خودتو بشناس! جمعه 23 بهمن 1394 16:16
    مى گن: اگه کسى خودش رو بشناسه، تموم آدماى دنیا رو مى تونه بشناسه من مى گم: اگه کسى عاشق کسى باشه خودش رو مى تونه بشناسه
  • حس عشق جمعه 23 بهمن 1394 16:13
    عشق اون حِسیه که شادى یکى دیگه باعث شادى تو بشه
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 17 دی 1394 02:14
    من از تکرار بیزارم ولی تکرار تو زیباست نوازش های دستانت طلوع پاک یک رویاست برایم باورش سخت است وداع تلخ من با تو نگاهم کن،مرا بنگر،جنون از چشم من پیداست همیشه دوستت دارم ،همیشه عاشقت هستم وتنها ماندنم بی تو،برایم اخر دنیاست اگر چه میروی اما ،دلم را پس نمیگیرم همیشه قلب بیمارم برای دیدنت شیداست.
  • (سال ٢٠١٦ میلادى مبارک) سه‌شنبه 8 دی 1394 03:22
    با سلام سال نو میلادى رو به تمام مسیحیان سرزمین پارسى و شما دوستان عزیزم تبریک میگم. (سال ٢٠١٦ میلادى مبارک)
  • بى گناهم!!! چهارشنبه 11 آذر 1394 02:17
    من بى گناهم!!! منو نندازین به سیاهچال با این کابوس، من هر روز پیر تر مى شم از پارسال
  • شرمنده چهارشنبه 11 آذر 1394 02:14
    پدرم تو رو تنها گذاشتم منو درک مى کنى امیدوارم منو با این کارم فراموش نکنى
  • من آوارم موندم توى این خیابون جمعه 27 شهریور 1394 16:57
    من آوارم موندم توى این خیابون خدایا یه کمى کمکمون کن توى زندگیامون همه موندیم توى ى بن بست
  • بزار امشب حال کنه چهارشنبه 25 شهریور 1394 21:51
    چند شبه بیدارم،تو فکرم یه سره تو فکر اونم که پیشم نیست چند شبه اون کجاس ینى داره الآن با کى حال میکنه ینى دلش قبول میکنه،با کسى حال کنه
  • از پرى شب چهارشنبه 25 شهریور 1394 09:58
    چشامو باز کردم انگار تو ى دنیاى دیگم نه انگار تو کمام از پرى شب این دفعه مردنیم،اینو حسم میگه چقدر خوشحالن بعضیا اینو دارم حس میکنم دیگه!
  • حرف دلم دوشنبه 23 شهریور 1394 10:49
    من میگم به تو حرف دلم رو من عاشقتم از پیشم نرو
  • همه برام فرشته شدن دوشنبه 22 تیر 1394 15:48
    چقدر برام زندگى سخته؛ همه برام شاعر شدن مى یام هر کارى کنم، آدم خوباشون جلو رام سبز مى شن
  • بزار دهنم بسته بمونه جمعه 19 تیر 1394 02:46
    بمونه که تا حالا چه چیزایى ازت دیدم نزار بگم که تو رو با چه کسایى دیدم
  • وَهم سبز پنج‌شنبه 18 تیر 1394 23:06
    نمى توانستم، دیگر نمى توانستم صداى پایم از انکار راه بر مى خواست و یأ سم از صبورى روحم وسیعتر شده بود و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ که بر دریچه گذر داشت، با دلم مى گفت ((نگاه کن تو هیچگاه پیش نرفتى تو فرو رفتى))
  • سلامى دوباره دوشنبه 15 تیر 1394 05:00
    سلام دوستان،من بعد یه مدت زیادى دوباره باز تو وبم اومدم تا بازم کلى مطلب بزارم،لطفا فقط نزار بزارین(ممنون)
  • کاشکى از من مى خواستى سه‌شنبه 18 فروردین 1394 19:42
    عهد و پیمانى با تو بستم یادته حتما مى خواى بگى با اون که رابطه دارى همکارته دیگه عین خیالم نیست،حتما با اون خوشى مى دونم که الآن دارى حال مى کنى که روشى
  • مار نیش مى زنه سه‌شنبه 18 فروردین 1394 08:24
    یه زبون دارم عینهو مار نیش زنه اگه سر به سرم بزارین عینهو مار نیش مى زنه
  • هدف بسته سه‌شنبه 18 فروردین 1394 00:52
    انگار دنیا شده وارونه***نمى خوام این حرفى که مى گم بى قافیه بمونه مى خوام حرف بزنم از حرف خوشت مى یاد***آخ شرمنده نباید این حرفام یه جاهایى به زبون بیاد
  • [ بدون عنوان ] شنبه 15 فروردین 1394 00:23
    مى خوام بگم برات از دلتنگیام انگار تو هم از من دلتنگ ترى مى خواى من پیشت بیام
  • عشق داغ جمعه 14 فروردین 1394 13:57
    مى خوام دیوونت کنم داغ شى از عشق با همه هم دعوا کنى از سر عشق
  • سیر شدیم جمعه 14 فروردین 1394 13:50
    یک ساله دیگه هم گذشت ما پیر شدیم مى خوایم بمیریم*اینقدر از این دنیا دو رو دیدیم سیر شدیم
  • کم بیت جمعه 14 فروردین 1394 01:42
    مى خوام حرف بزنم از آزادى***این حرفا تو دلمه مادر زادى مى خوام بگم ما مثل شما از اول پولدار و دکتر نبودیم مثل شما هم مثلا آخوند نبودیم ما همیشه پول خوردیم از بازومون همیشه یه زندگى خوب بوده آرزومون
  • تو هم بزن جمعه 14 فروردین 1394 00:58
    مى خوام حرف دلتو بزنم انگار مى خوان تو هم بزنن مثل من تو هم تو سرى خور نباش به خودت بجنب و سیع باش
  • [ بدون عنوان ] جمعه 7 آذر 1393 19:30
    My heart aligning those who are tired,they sometims mention of
  • [ بدون عنوان ] جمعه 7 آذر 1393 19:22
    Without you I do not Gone back to you
  • [ بدون عنوان ] شنبه 1 آذر 1393 11:23
    این دنیا منو خسته کرده،همش روزاى تکرارى روبرومه مى خوام خود کشى کنم،ولى اینبار گذشتم جلو رومه
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 11 شهریور 1393 09:53
    سلام،من الآن پاسم شروع شد نگهبانى منظورمه. همین اوله کاریه حاج آقاى مسجد گردان با یکى از پرسنل داشت حرف مى زد که اومد سمت بخشى که من در اون جا پست مى دم آخه سمت من خلوته و جاى خوبى براى حرف زدن با کسى البته اگه کسى الکى بهت گیر نده،که مثلا چرا این جا وایسادى؛الآن هم کمو بیش خاموشى تو گردان زده شده،و من منتظر پاس بخشمم...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 شهریور 1393 22:23
    یه برگ شعر داشتم یادگارى از تو که اونم سوخت رفت هوا کاش با من بودیو یک بار دیگه اون شعر رو مى نوشتى برام
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 5 تیر 1393 03:52
    الآن حوصلم سر رفته بود گفتم مثل همیشه خودکارمو بردارم حرف بزنم؛ البته نمى دونم چى بگم. دست خطم رو همه مى گن بده ولى براى من عالیه چون مال خودمه و این برام خیلى با ارزشه. اینقدر بى حوصله شدم که چند وقته مى خوام هر دو وبم رو پاک کنم ولى باز آخر منصرف مى شم مى گم نه، نکن این کار رو؛ حتى چند وقت پیش ها مى رفتم پشت سر هم...
  • یه مدتى نیستم شنبه 24 خرداد 1393 16:18
    سلام دوستان من تا چند ساعت دیگه دارم مى رم تو یگان جدید که خودمو معرفى کنم تا چند ماهى من نیستم، مثل این دو ماهى که نبودم تو این مدت حتما بیاین تو وب خودتون و نظر و انتقاد خودتون رو بگین؛ و در نظر سنجى هم حتما شرکت کنین؛ تشکر از دوستانى که تو این مدت به بنده لطف داشتن و کمک مى کردن که وب خوبى داشته باشیم؛ تا سلامى...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 24 خرداد 1393 16:05
    از مور دانه کش ببین کار سخت را نشین در خانه و بگو من مى کنم این کار ها را
  • برام واقعا پیش اومد (پاس بخش رو از خواب بیدار کردم...) شنبه 24 خرداد 1393 02:01
    من الآن سر پستم با یه قلم و کاغذ اول از اینکه ما رو زود از خواب بیدار کردن یعنى ما پاسمون رو زود تحویل گرفتیم؛از این بگذریم. زمانى که از خواب بیدارم کردن بیدار شدم و کامل کردم و اومدم سر پست؛بالاخره هر کسى زمانى که از خواب پا مى شه سرویس احتمالا مى ره،منم مثل بقیه. پاسم رو تحویل گرفتم و منتظر موندم پاس بخش یا معاون...
  • اینقدر حرف نزن پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 02:37
    مى خوام بخوابم خسته ام چند وقته تو هم دیگه بگیر بخواب دیر وقته اینقدر حرف نزن خستمون کردى اینقدر حرف زدى تا حال عملم کردى
  • آموزشى خوش گذشت سه‌شنبه 20 خرداد 1393 15:24
    سلام به همگى من به سلامتى دوره ى آموزشى سربازیم تموم شد با هر سختى اى که بود ولى الآن احساس توپى دارم اصلا هم بلوف نمیزنم،این اولین پستم بعد گذروندن دوره ى آموزشیم هست؛ در ضمن تشکر مى کنم از کسانى که در این مدت به وب خودشون سر زدن
  • این منم ١ جمعه 8 فروردین 1393 15:20
    دارم با موهام ور مى رم،این کار همیشمه سن کمى دارم این مرض افتاده تو جونم این یکى شعر نیست،حرف دلمه شب و روز کارم این شده مخصوصا شب ها که میشه اینو به شما دارم میگم،چون کسى رو ندارم بهش بگم چند سطر بالایى رو داشتم نگاه مى کردم که ببینم ویرایش باید بشه یا نه که خودکار به دست داشتم سرم رو مى خاروندم که بازم دستم داشت مى...