تعبیر شعر
تعبیر شعر

تعبیر شعر

سینه ام را غرق غم کردی و میگویی برو

بـر دلـم درمـان هر دردی و میگویی بـرو


با نـگاه گرم تو عاشـق شـدم در یک نگـاه

اینک امـا با دلـم سـردی و میگویـی بـرو


رفته ای ، بر رفتن من میکنی اصرار چون

ترس این داری که برگردی و میگویی برو


مـیروی تـنـها برو ، با خود مبر دارایی ام

خـاطراتـم را کـجا بـردی و میـگویی بـرو


سـرخـی گـل های زیبـای بـهارم بـودی و

مـوقـع رفـتن عـجب زردی و میگویی بـرو


مـعرفت را بـهر تـو کردم فـراوان ، عاقبت

بـا مـرامـم کردی نـامردی و میگویی بـرو

نظرات 1 + ارسال نظر
H جمعه 5 شهریور 1395 ساعت 03:31 http://dokhishirazi.blogfa.com

اپم

اومدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد